English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (6000 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
offensiveness U اهانت امیزی بدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
syncrasy U هم امیزی
confluences U هم امیزی
confluence U هم امیزی
merges U در هم امیزی
merge U در هم امیزی
pigmentation U رنگ امیزی
oppressiveness U ستم امیزی
miraculousness U اعجاز امیزی
polychromy U رنگ امیزی
colouration U رنگ امیزی
riskiness U مخاطره امیزی
sententiousness U نصیحت امیزی
coloration U رنگ امیزی
sociability U مردم امیزی
colouring U رنگ امیزی
coloring U رنگ امیزی
fret U رنگ امیزی کردن
colornig power U قدرت رنگ امیزی
color codig U رنگ امیزی با علامت
bovarism U در هم امیزی خیال و واقعیت
binocular fusion U در هم امیزی دید دو چشمی
frets U رنگ امیزی کردن
binaural fusion U در هم امیزی شنود دو گوش
boot topping U رنگ امیزی خط ابخور
flicker fusion frequency U بسامد در هم امیزی سوسوها
color wheel U گردونه رنگ امیزی
manhelper U چوب رنگ امیزی
to blend colours U زنگ امیزی کردن
pallet knife U ماله رنگ امیزی
instructiveness U تعلیم امیزی بودن
lay in U رنگ امیزی کردن
bepaint U رنگ امیزی کردن
limn U رنگ امیزی کردن
manhelper U دستک رنگ امیزی
piquancy U گوشه داری طعنه امیزی
bring off U به نتیجه موفقیت امیزی رسیدن
ham U بطور اغراق امیزی عمل کردن
hyperbolize U بدرجه اغراق امیزی بزرگ کردن
garnishing U رنگ امیزی کردن برای استتار
by the holy poker U سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
impertinency U اهانت
misprize U اهانت
contumely U اهانت
disdained U اهانت
contempt U اهانت
insolence U اهانت
scorn U اهانت
scorned U اهانت
disdain U اهانت
scorning U اهانت
disdaining U اهانت
impertinence U اهانت
disdains U اهانت
despite U اهانت
scorns U اهانت
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
floutingly U ازروی اهانت
hubristic U اهانت امیز
humiliatory U اهانت امیز
scorns U اهانت کردن
to badmouth U اهانت زدن
baffled U پریشانی اهانت
baffling U پریشانی اهانت
scorning U اهانت کردن
baffle U پریشانی اهانت
treat with insolence U اهانت کردن به
scorn U اهانت کردن
scorned U اهانت کردن
offense U اهانت توهین
contempt og court U اهانت به دادگاه
flouting U اهانت کردن
flouts U اهانت کردن
scornful U اهانت امیز
contemptuous U اهانت امیز
disdainful U اهانت اور
asperse U اهانت وارداوردن
sniffy U اهانت امیز
baffles U پریشانی اهانت
offenses U اهانت توهین
offence U اهانت توهین
flouted U اهانت کردن
contumelious U اهانت کننده
flout U اهانت کردن
disdianful U اهانت امیز
disrespect U بی حرمتی اهانت
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
offensives U اهانت امیز تهاجمی
sniffish U بطور اهانت امیز
hubristic U مغرورانه اهانت کننده
offensive U اهانت امیز تهاجمی
No offence! U قصد اهانت ندارم!
offensively U بطور اهانت امیز
No harm meant! U قصد اهانت ندارم!
injuriously U بطور اهانت امیز
contempt [criminal offence] U اهانت به دادگاه [جرم جنایی]
contempt of court U اهانت به دادگاه [جرم جنایی]
Things can't remain this way. <idiom> U این اهانت است ! [اصطلاح روزمره]
That's a bit much! <idiom> U این اهانت است ! [اصطلاح روزمره]
scoff U اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffing U اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffed U اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
scoffs U اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
smear word U عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
to look at somebody with contempt U به کسی با اهانت [تحقیر آمیز] نگاه کردن
inviolability U مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
fuchsine U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsin U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
contempt U در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
flout U استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
flouted U استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouting U استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouts U استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
humiliates U تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliate U تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliated U تحقیر کردن اهانت کردن به
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com